گنجینه حکیم

در این گنجینه شما مقالات تکنولوژی-ورزشی-دیجیتال-بازاریابی-سلامتی را خواهید دید

گنجینه حکیم

در این گنجینه شما مقالات تکنولوژی-ورزشی-دیجیتال-بازاریابی-سلامتی را خواهید دید

چگونه اهداف شفاف بازاریابی را تعریف کنیم


وقتی دانستید که می خواهید روی کدام اهداف بازاریابی تمرکز کنید ، وقت آن است که جزئیات آن اهداف را بررسی کنید.

 

 

فقط تشریح اهداف بازاریابی که می خواهید انجام دهید کافی نیست. همچنین باید برنامه های خود را تأیید کنید و از عملی ، مفید و معقول بودن آنها اطمینان حاصل کنید. شما باید بررسی کنید که آیا اهداف شما Smart است.


اهداف بازاریابی SMART عبارتند از:


    خاص: اهداف به وضوح مشخص شده و مشخص شده است ، بنابراین کل تیم هدف و دلیل مهم آن را می فهمند.

    قابل اندازه گیری: اهداف دارای شاخص های اصلی عملکرد (KPI) و معیارهایی هستند که به شما امکان می دهند موفقیت خود را بسنجید.

    قابل دستیابی: اهداف در حد توانایی شرکت و تیم شما است. در حالی که می خواهید یک میله بالا تعیین کنید ، همچنین باید به یاد داشته باشید که اهداف خود را تعیین کنید ، بنابراین تیم خود را برای شکست آماده نکنید.

    مربوط: اهداف مربوط به ماموریت برند شما و جهت کار شما هستند. شما باید برای هر یک از اهداف بازاریابی خود دلایل خوبی داشته باشید.

    Time-Bound: اهداف باید یک جدول زمانی داشته باشند که زمان شروع و پایان اهداف را مشخص کند.


انواع اهداف بازاریابی که بهترین عملکرد را دارند SMART هستند. بنابراین از این روش برای بررسی هر یک از اهداف خود استفاده کنید تا مطمئن شوید ارزش پیگیری را دارند.

انواع اهداف بازاریابی که بهترین عملکرد را دارند S.M.A.R.T.

برای توییت کردن کلیک کنید

KPI برای اختصاص به اهداف بازاریابی


هنگامی که اهداف و اهداف بازاریابی خود را شناختید ، زمان آن فرا رسیده است که نحوه اندازه گیری آنها را بفهمید.


همانطور که در بالا ذکر شد ، تعیین موفقیت آمیز هدف شما نیاز به قرار دادن KPI و معیارهایی در برنامه های شما دارد. شما باید به هر یک از اهداف بازاریابی خود اعداد ، مهلت و معیارها را اختصاص دهید.


شاخص های KPI و معیارهای بازاریابی به شما امکان می دهد پیشرفت را در طول مسیر ارزیابی کرده و نتایج را در پایان کارزار خود ارزیابی کنید. بدون داشتن معیارهایی برای اهداف خود ، راهی نخواهید داشت که بفهمید کار شما موفقیت آمیز بوده است.


بنابراین همانطور که برنامه بازاریابی خود را ارائه می دهید ، KPI مربوطه را تعیین کنید که به شما کمک می کند تا نتیجه کار خود را ارزیابی و اندازه گیری کنید. معیارهای زیر نمونه هایی از KPI است که می توانید استفاده کنید.

KPI های نمونه برای اهداف بازاریابی


رشد فروش


هنگامی که می خواهید فروش خود را بهبود ببخشید ، درآمد خود (میزان درآمد حاصل از کسب و کار شما) و / یا تعداد واحدهای فروخته شده را تحت نظر داشته باشید. هر دوی این معیارها به شما کمک می کنند تا از رشد فروش خود مطلع شوید. برای مشاهده روندها و نوسانات ، تغییرات را در بازه های زمانی خاص و همچنین در طول مدت فعالیت های تبلیغاتی یا بازاریابی کنترل کنید.


تغییرات در سود


تغییر در سود یا ROI لزوماً به معنای افزایش درآمد یا فروش نیست. این به طور خاص حاشیه سود شما را کنترل می کند ، یعنی اینکه پس از هزینه ها و هزینه های خود چقدر می گیرید.


سهم بازار


سهم بازار شما بخشی از بازاری است که برند یا محصول شما کنترل می کند. این معیار به شما کمک می کند تا شرکت خود را با صنعت دیگر خود مقایسه کرده و راه های دستیابی به پتانسیل رشد خود را شناسایی کنید. برای اندازه گیری تغییرات سهم بازار خود ، باید سهم فعلی خود از بازار را بدانید.


برای یافتن سهم بازار خود ، کل درآمد و اندازه بازار صنعت یا موقعیت جغرافیایی خود را در نظر بگیرید. سپس کل درآمد شرکت خود را بر کل درآمد بازار تقسیم کنید. این محاسبه به شما تخمین درصد بازاری را که برند شما کنترل می کند می دهد.


تولید سرب


روشهای زیادی برای اندازه گیری معیارهای تولید سرب وجود دارد. بسته به اهداف بازاریابی خود ، تعیین کنید که کدام معیارها موفقیت شما را به بهترین وجه اندازه می گیرند.


    تعداد لیدها: تعداد کل لیدهای جدید آورده شده

    افزایش در لیدها: درصد تغییر در تولید سرب در مقایسه با سایر بازه های زمانی

    هزینه هر سرب: مبلغی که برای بدست آوردن یک سرب جدید هزینه شده است

    نرخ تبدیل: درصدی از ترافیک شما که پس از بازدید از وب سایت شما به یک امتیاز تبدیل می شود


شما همچنین می توانید این معیارها را به SQL (لیدهای واجد شرایط فروش) و MQL (لیدهای واجد شرایط بازاریابی) تقسیم کنید تا حتی با جزئیات بیشتری به داده های خود نگاه کنید.


خرید مشتری جدید


وقتی در یک مرحله رشد هستید ، باید مراقب مشتری جدید و معیارهایی باشید که به شما در نظارت بر رشد کمک می کنند. KPI هایی که جذب مشتری را اندازه می گیرند ، معیارهای زیر را دارند.


    تعداد مشتریان جدید: مقدار مشتریان جدیدی که در یک دوره خاص خریداری شده اند

    افزایش مشتریان جدید: درصد تغییر مشتریان جدید در مقایسه با سایر بازه های زمانی

    هزینه برای هر مشتری جدید: مبلغی که برای خرید مشتری جدید هزینه شده است

    نسبت سرب به مشتری: درصدی از لیدهایی که به مشتریان پرداخت کننده تبدیل می شوند


ارزش مادام العمر مشتری


اگر شما متمرکز بر اهداف بازاریابی هستید که مربوط به مشتری فعلی شماست و مشتریان و مشتریان را راضی نگه می دارد ، این معیارها را در نظر بگیرید.


    تعداد مشتریان تکراری: تعداد مشتریانی که برمی گردند

    میزان ماندگاری مشتری: درصدی از مشتریانی که برمی گردند

    هزینه مادام العمر: متوسط ​​مبلغی که مشتریان در طول عمر خود با یک شرکت می گذرانند

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.